از مهد بیرون آمدی و از دیدن برف ذوق زده شدی...
با تردید گفتی: " به برف دست بزنم؟"
" بله " محکمی گفتم و منتظر شدم تا اولین تجربه یخ زدگی دستانت را تماشا کنم.
دستهایت یخ زد و بالا و پایین پریدی. گلوله برفی ات را کف دست گرفته و دویدی سمت من
قربان دستهایت بروم ...
۱۳ آذر ۰۱ ، ۱۷:۱۴